آقا طاهای نازنینآقا طاهای نازنین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
مریمنازمریمناز، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

طاها،زیباترین هدیه خداوند

بدون عنوان

هر زمان مامان برم بیرون دلم نمی یاد بدون خرید واسه قند عسلم برگردم،نه اینکه ول خرج باشم ،نه، دیر به دیر می رم بیرون .سری دوم که رفتم دکتر و تونسم رو پام وایسم این لباسو  واست خریدم،درمان من،جون من مبارکت باشه. الهی مامان قوربون این مدلی نشستنت بشم .وای که چقدر دلم میخواد بچلونمت.تازه چند روزیه که نشسته واسه خودت این ور اون ور می ری. ا ین سبد زرد رنگ و وسایل داخلش اسباب بازی مامان بودن از اولین وعزیزترین اسباب خاله بازی مامان.با عشق تقدیم به شما،طاهای عزیزتر از جانم.   ...
10 تير 1392

عاشق کنترل

عسل مامان ،ناقلای من مدتها در کمین کنترل بودی تا اینکه چشم مامان رو دور دیدی و رفتی سراغ کنترل.با چه ژستی مثلاَ کانال عوض می کنی(آخ که میخوام فشارت بدم) فلفل مامان وقتی منو دیدی شروع کردی به دلبری.... وخلاصه تیر رهایی وسر کج کردنت که دیگه هیچ راهی جز در اغوش گرفتن وبوسیدنت واسه این دل عاشقم باقی نمی زاره.قربون این ناقلاییت می شم من زندگی من.       ...
7 تير 1392

اولین فرمان

بدون کمک بابا وبا چه غروری فرمون ماشین رو سفت نگه داشته بودی و هر از گاهی به مامان نگاه می کردی و از ذوق مرد شدنت میخندیدی. نا گفته نمونه که فقط تو شهرک خودمون این حق رو داشتی(حفظ سلامتیت بزرگترین وظیفه مامان و باباست)پس تا بزرگ شدنت ،بای بای فرمون ماشین و بای بای جلو نشستن. ...
2 تير 1392

یازدهمین ماه تولد زندگی و نقاش بزرگ

  زندگی ما عشق ما ،تولد 11ماهگیت مبارک.وای که چقدر زندگی در کنارت لذت بخشه.بابا و مامان ازته ته ته قلبمون دوست داریم. پسرم، این آثارهنری زیبا و بسیار پر زحمت رو در روز تولد 11ماهگیت کشیدی.عززززززززززززیزم هنرمند مامان.چرا پر زحمت؟؟ چون واسه گرفتن ماژیک به هر دری زدی، غور غور و گریه الکی وسر کج کردن(ناز کردن)و....... و این شد اولین نقاشی شما. ...
27 خرداد 1392

بدون عنوان

هر  وقت بابا جون رو می بینی واسه بغلش جیغ میکشی.نا گفته نمونه که بابا جونم خیلی دوست داره وهمیشه باهات بازی میکنه. اولین روز این لباست. واین آقا طاها در ارتفاعات...............همراه با بابابزرگ (فاتح ارتفاعات). ...
15 خرداد 1392